امروزه صاحب نظران مدیریت بر این باورند که نیروی انسانی، به عنوان اصلی ترین دارایی سازمان ها و مزیت رقابتی مطرح بوده و وجود روابط سالم مبتنی بر همکاری و همدلی بین این منابع ارزشمند از جمله مهمترین
عوامل اساسی برای موفقیت در همه ی سازمان ها اعم از صنعتی، اداری، خدماتی، آموزشی و مانند آنهاست.
از طرف دیگر با توجه به پیچیدگی روزافزون سازمان ها و تفاوت در اندیشه، نگرش و باورهای افراد، تعارض به عنوان
جزء اجتناب ناپذیر زندگی سازمانی امروز مطرح است.
نکته قابل توجه اینجااست که اجتناب ناپذیر بودن تعارض بر منفی بودن آن نیست؛ بلکه چه بسا اگر تعارض خوب
مدیریت شود، برای سازمان مفید هم باشد. به عبارت دیگر تعارض سکه ای است که دو وجه مثبت و منفی
داشته و شیوه ی برخورد و یا رویارویی با آن است که اثر آن را برای سازمان تعیین می کند. از این رو، بی شک
توانایی مدیریت و کنترل پدیده تعارض در سازمان ها، از مهمترین مهارت های مدیریت است که مدیران امروز به
شدت نیازمند آن هستند. دراین مقاله سعی شده است
با ارائه مفهوم تعارض، سطوح و انواع آن، رابطه آن با عملکرد و سبک ها و راهبردهای مدیریت تعارض، گامی در
راستای آشنایی مدیران با این مهارت مدیریتی برداشته شود.
یکی از تعارض های مهم در انتخابات بحث بررسی عقبه ی است که این روزها بسیار مطرح می گردد باید
اذعان کنم که چنین تبلیغاتی که از طرف دشمن شایع می گردد ترفند انتخاباتی است و کاملا برخلاف موازین
قانون اساسی جمهوری اسلامی ایران است و به هیچ وجه نباید در بررسی صلاحیت افراد ملاک قرارد گیرد.
در قانون انتخابات پیشبینی نشده که هیاتهای اجرایی و هیاتهای نظارت عقبه ی و پایگاههای فکری
کاندیداها را بررسی کنند، من منطبق بر تحقیقات فردی خود به این مهم رسیدم که در ماده ۲۸ قانون انتخابات ۴
استعلام وجود دارد که با پاسخ مثبت به این استعلامها،بایستی هیاتهای اجرایی و نظارت افراد را تائید کنند.
باید به این تعارض امروز و برای همیشه پایان داد که در بررسی صلاحیتها موضوعات جدیدی را مطرح نموده و یا
بررسی عقبه ی کاندیدا ها محلی از اعراب ندارد.
به قوت هرچه تمامتر معتقدم که به عنوان یک مسئله حقوقی چنین تبلیغاتی جنبه تخریبی دارد و با موازین
قانونی و قانون انتخابات در تعارض است و نمی تواند، برای بررسی صلاحیت ملاک قرار گیرد.
تعارض مهم امروز در جامعه به خاطر همین کج سلیقگیها و محدودنگریها باعث شده که مجالس بعد از پیروزی
انقلاب مرحله به مرحله کیفیت آن به لحاظ سوابق، تخصص و تجربه پائین بیاید.
بعنوان یک پژوهشگر ومشاور انتخابات معتقدم که مجلس دهم قابل مقایسه با مجالس اول، دوم و سوم هرگز
نبوده و نیست.
اما چرا چنین اتفاقی بروز نموده است به نظر می رسد که چون در مجالس اول، دوم و سوم نظارت حاد
استصوابی نداشتیم و ذهنیت هایی که باید عقبه ی پیگیری شود، هم مطرح نبود. مردم را صاحب سلیقه
و کفایت میدانستیم و تشخیص مردم را قبول داشتیم، مردم نیز خوب انتخاب میکردند.
به نظر می رسد که وقتی زمینه انتخاب برای مردم محدود شود نتیجه این میشود که افراد ذیصلاح به لحاظ
علمی، تقوایی و سوابق ی و مبارزاتی بایستی به دلایل واهی از مسیر انتخابات عقب بنشینند و نتوانند
شرکت کنند. بحث بررسی عقبه ی برخلاف موازین قانون اساسی است و به هیچ وجه نباید در بررسی
صلاحیت افراد ملاک قرارد گیرد.
به نظر می رسد باید مبنی قکری و عملیاتی و حتی چنین تفکری را چه در دسته بالای جامعه و یا در دسته های
پایین تر کاملا رفع نمائیم تا بتوانیم نشاط و حمایت همه جانبه را کاملا جلب کنیم.
مازیار میر مشاور وتحلیلگر انتخاباتی
درباره این سایت